تحلیل تطبیقی مقولۀ عشق در داستان ضیافت افلاطون و داستان پادشاه و کنیزک مولانا
Authors
Abstract:
مطالعۀ عشق و مفهوم آن، نه به عنوان یک مفهوم فلسفی، ادبی یا اجتماعی، بلکه به عنوان یک مفهوم چند بعدی، ابعاد مختلف زندگی بشر، از ماجرای رازناک آفرینش تا زندگی در دنیای ماشین زدۀ امروز را دربرگرفته است و اندیشۀ دانشوران اقوام مختلف، از افلاطون و ابن سینا گرفته تا سیمون دِ بوار و استرنبرگ را درنوردیده است. همین است که ما عشق را، مقولهای برانگیزنده میشناسیم که در لایههای مختلف زندگی بشر شورآفرینی کرده و در بالاترین سطح تجربۀ ذهنی بشر رخ نموده و جلوهگری کرده است. از جمله آثاری که مفهوم عشق در آنها جلوۀ ویژهای یافته است میتوان به ضیافت افلاطون و داستان پادشاه و کنیزک مولانا اشاره کرد. هر یک از این دو اثر به گونهای به دگردیسی مفهوم عشق و انواع آن پرداختهاند. این جستار، با تکیه بر ارتباط حکمت و فلسفه، به بررسی حقیقت عشق، انواع عشق و کارکردها و ضرورتهای آن در این دو اثر پرداخته و به نتایجی دست یافته است که مهمترین آن عبارتند از:- عشق در اندیشۀ افلاطون و مولانا، دارای یک سیر تکاملی است.- اساس نگرش افلاطون و مولانا به مقولۀ عشق فلسفی است. آنان بر پایۀ همین نگاه، چیستی و ماهیّت عشق را مورد بررسی قرار داده و آنگاه به دستهبندی عشق بر اساس کیفیّت آن دست یافتهاند. - در نگرشی حکمی به عشق، بین نوع متعالی و فرودست آن رابطهای معنادار وجود دارد.
similar resources
تحلیل کهنالگویی داستان پادشاه و کنیزک
داستان پادشاه و کنیزک آیینهٔ تمامنمای روایتهای داستانی مثنوی است، روایتی که محل تجلی خاطرهٔ نژادی انسان (کهنالگوها) از نماد عشق در ناخودآگاه جمعی مولانا است. نماد عشق در داستان پادشاه و کنیزک، نیرویی است که معنای خودآگاهی، یعنی ادراک و صور مواد اولیه را فراهم میآورد تا پادشاه جان مولانا به یاری این نماد به فرایند فردیت برسد. در این جستار سعی بر آن است تا با بررسی عناصر روانشناسی تحلیلی یونگ...
full textتحلیل کهن الگویی داستان پادشاه و کنیزک
داستان پادشاه و کنیزک آیینهٔ تمام نمای روایت های داستانی مثنوی است، روایتی که محل تجلی خاطرهٔ نژادی انسان (کهن الگوها) از نماد عشق در ناخودآگاه جمعی مولانا است. نماد عشق در داستان پادشاه و کنیزک، نیرویی است که معنای خودآگاهی، یعنی ادراک و صور مواد اولیه را فراهم می آورد تا پادشاه جان مولانا به یاری این نماد به فرایند فردیت برسد. در این جستار سعی بر آن است تا با بررسی عناصر روان شناسی تحلیلی یونگ،...
full textتحلیل روانشناختی تیپ شخصیّتی «پادشاه» در داستان پادشاه و کنیزک مثنوی بر مبنای الگوی اناگرام
اناگرام یکی از الگوهای مهم شناخت شخصیّت در روانشناسی نوین است که با بهکارگیری آن میتوان نوع تیپ شخصیّتی هر فرد را از میان تیپهای نهگانه بازشناخت. مولوی در مثنوی همانند یک هنرمند سترگ به خلق شخصیّتها پرداختهاست و همچون روانشناسی چیرهدست از لایههای درونی شخصیّتهای داستانهای خود آگاه است. یکی از داستانهای مهم و برجستة ادبی ـ تعلیمی در مجموعة حکایتهای دویستوچندگانة مثنوی، داستان «پادشاه و...
full textتحلیل داستان پادشاه و کنیزک بر مبنای شیوه تداعی آزاد و گفتگوی سقراطی
یکی از داستانهای مثنوی که مثنوی پژوهان و مولوی شناسان به دلایل گوناگون بدان اهتمام ورزیده اند داستان پادشاه و کنیزک است و نوشتن ده مقاله در این سده که هفت مقاله آن مربوط به دهه هشتم(1370تا1380ه ش ).است نمونه ای از این رویکرد می باشد.در این مقاله، نگارنده ضمن نقدو تحلیل ومقایسه تطبیقی مقاله های فوق و دلایل ضعف و قوت آنها به قرائت و بازخوانی جدیدی از داستان، دست یازیده که در مقالات گدشته بدان اشا...
full textرویکردهای رواندرمانبخش مولانا در حکایت پادشاه و کنیزک مثنوی
داستانهای مثنوی معنوی بهصورت چندبعدی بیان شده است؛ بهگونهای که یک داستان آن را از چندین بعد میتوان تحلیل کرد. یکی از این داستانها، حکایت مشهور پادشاه و کنیزک است. این داستان تاکنون از جوانب مختلفی مانند اخلاق پزشکی و عشق بررسی شده؛ اما به بعد مهم درمان روانشناسانة داستان کمتر توجه شده است. به همین سبب در این پژوهش، نگارندگان با بررسی داستان پادشاه و کنیزک، سعی کردهاند تا روشهای درمان ک...
full textMy Resources
Journal title
volume 8 issue 14
pages 7- 32
publication date 2016-03-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023